ندائی سمرقندی
[نِ یِ سَ مَ قَ] (اِخ)محمدصالح (شیخ) سمرقندی، متخلص به ندائی او راست: جور و جفا مکن بکن مهر و وفا نگار من خندهء خود مبین ببین گریهء زارزار من لب به لبم بنه منه داغ جدائیم به جان همدم کس مشو بشو از ره لطف یار من تیغ ستم مکش بکش خار فراق از دلم خاطر خود مجو بجو محنت روزگار من رجوع به هفت اقلیم ذیل اقلیم پنجم و صبح گلشن ص 512 و قاموس و فرهنگ سخنوران ص 598 شود « ن» الاعلام ج 6 و سفینهء خوشگو ذیل حرف.