نخر
[نَ خِ] (ع ص) پوسیدهء فروریخته (منتهی الارب) پوسیده و ریزه ریزه شده (ناظم الاطباء) یقال: عظم نخر و عظام نخره و نخرات یکون للانسان و الشاه و الناقه و الفرس و الحمار (اقرب الموارد ||) میان کاواک از استخوان که چون باد به وی رسد آواز برآید (ناظم الاطباء).