نخت
[نَ] (ع مص) دانه چیدن مرغ (منتهی الارب) (آنندراج) نقر نتخ (از اقرب الموارد ||) کنده گری کردن در چوب (منتهی الارب) (آنندراج) کنده کاری کردن در چوب (ناظم الاطباء ||) از بیخ برکندن (منتهی الارب) (آنندراج ||) یک خرما یا دو خرما از خنور برگرفتن (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد ||) به پایان رسانیدن سخن را برای کسی (از منتهی الارب) (آنندراج) استقصا در سخن (از اقرب الموارد).