نجیع

معنی نجیع
[نَ] (ع اِ) برگهای خشک کوفته که بر آن آرد و آب پاشیده شتران را خورانند (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء||) خون که به سیاهی زند، یا خون شکم خاصه (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) خون سیاه (مهذب الاسما) خون اندرون بدن خاصه، و خون سیاه (فرهنگ خطی (||) ص) نافع (المنجد ||) هر طعامی که گوارا باشد (ناظم الاطباء) آنچه نفع رساند بدن را از طعام و شراب (از المنجد) ما نجع فی البدن من طعام او شراب (اقرب الموارد): ماء نجیع؛ مری (المنجد) گوارا ||آب که به شتر خورانده شود (از اقرب الموارد ||) تازه (دستور اللغه): دم نجیع؛ خون تازه دم ناجع دم قافع (از بحرالجواهر).
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.