نجم
[نَ] (اِخ) حسن کرمانی، معروف به شهرویه( 1) و حکیم نجم الدین این دو بیت را مؤلف صبح گلشن از او آورده است: جز حادثه هرگز طلبم کس نکند یک پرسش گرم جز تبم کس نکند ور جان به لب آیدم به جز مردم چشم یک قطرهء آب بر لبم کس نکند در مجمع الفصحا نیز چند قطعه از او نقل شده است بی آنکه از حال و زمانش اطلاعی به دست دهد از جمله در وصف قلم: ای گشاده زبان و بسته میان ترجمان دلی تو همچو زبان در زبان تو گنجهای هنر در بیان تو رازهای نهان شبه زائی همی و مشک خوری وآنگهی در سیه گهر پنهان صورتت چشم خصم را تیری است کهرباپیکری شبه پیکان رجوع به تذکرهء صبح گلشن ص 507 و مجمع الفصحا ج 1 و قاموس الاعلام ج 6 شود ( 1) - به روایت هدایت در مجمع الفصحا.