نجعه
[نُ عَ] (ع اِمص) جستجوی آب و علف و نگاهداری آن به جای خود (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) طلب آب و گیاه کردن در موضع آنها (فرهنگ خطی) (فرهنگ نظام از فرهنگ وصاف) طلب گیاه کردن در جای خودش و مساقط غیث، اسم است از نجوع (اقرب الموارد) ج، نُجَع (|| اِ) امل (المنجد) (از اقرب الموارد) مطلوب (یادداشت مؤلف) گویند: فلان نجعتی؛ أی املی (اقرب الموارد) (المنجد).