نج
[نَ / نُ] (اِ) اندرون دهان (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ خطی) (شمس فخری) مصحف بج است (حاشیهء برهان قاطع معین) رجوع به بج شود : بی مدحت تو هرکه دهان را بگشاید دندانْش کند چرخ برون یک به یک از نج شمس فخری.