نثاری تونی
در شعر و انشا و معما بی بدل است و از نتایج طبع وقاد » [نِ یِ] (اِخ) از شاعران قرن دهم هجری است و به روایت سام میرزا صفوی او راست: دل شبی چنگ در آن سلسلهء محکم زد باد صبح آمد و آن سلسله « او سرو و تذرو است که در بحر شاه و درویش گفته را بر هم زد ای دل غمگین به تنگ از خانهء تن آمدی عاقبت خون گشتی و از چشم روشن آمدی ترک من مست می ناز است هشیارش مکن فتنه ای یک لحظه در خواب است بیدارش مکن رجوع به تذکرهء نصرآبادی ص 522 و روز روشن ص 682 و تحفهء سامی ص 123 و هفت اقلیم ذیل اقلیم چهارم و نگارستان سخن ص 118 شود.