نثارافشان
[نِ اَ] (نف مرکب) که نثار می کند که زر و سیم و جز آن بر سر یا پای کسی می افشاند که شاباش کند نثارافشاننده نثارگر : شهریان بر درش نثارافشان گشته بام و درش نگارافشاننظامی انجم نثارافشان او اجری خوری از خوان او از ماهی بریان او نزل مهنا داشتهخاقانی.