نتأ
[نَتْءْ] (ع مص) انتبار نفخ کردن برآمدن نتوء (از اقرب الموارد) برآمدن (صراح) برآمدن منتفخ گردیدن (از منتهی الارب) (آنندراج ||) آماس کردن (از منتهی الارب) ورم کردن قرحه (از اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) آماس کردن ریش (از منتهی الارب) (صراح) نُتوء (منتهی الارب ||) بلند شدن (از منتهی الارب) (آنندراج) بالا آمدن (از معجم متن اللغه) بلند شدن و گوالیدن گیاه و جز آن (ناظم الاطباء): نتأ النبت و غیره نتأً و نتوءاً؛ ارتفع (معجم متن اللغه ||) بالغ و رسیده گردیدن و گوالیدن دختر (از منتهی الارب) (از آنندراج) گوالیدن رسیده شدن دختر (صراح) بالغ شدن دختر (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه) ||بیرون آمدن از جای خود (از صراح ||) تحول از بلادی به بلاد دیگر (از متن اللغه ||) بیرون آمدن چیزی از جای خود بی آشکارگی (از منتهی الارب) (آنندراج) بیرون آمدن چیزی از جائی بی آنکه آشکار باشد (از ناظم الاطباء) خارج شدن چیزی از جای خود بی آنکه از آن جدا شود (اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه ||) مطلع گشتن (از منتهی الارب) آگاه شدن (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) مطلع شدن کسی (صراح).