نبخه
[نَ خَ] (ع اِ) نکته (منتهی الارب) (اقرب الموارد ||) کبریت که بدان آتش افروخته شود (منتهی الارب) (از معجم متن اللغه) (از اقرب الموارد) گوگردی که بدان آتش افروزند (ناظم الاطباء) و صحیح تر آن است که به قوطی کبریت اطلاق شود (از معجم متن اللغه ||) گیاه بردی که بدان درز کشتی درگیرند (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغه).