نایژه گشادن
[ژَ / ژِ گُ دَ] (مص مرکب)جاری کردن روان ساختن رجوع به نایژه شود : چون طلب شه ره گریزش بربست نایژه بگشاد حوض رنگ رزان را بوالفرج رونی تا بر دهن خشک جهان نایژه بگشاد وز بیخ بزد شعلهء نار حدثان راانوری ابر عدل تو نایژه بگشاد گرد تشویش در جهان بنشستانوری تنم ز خون جگر گشته بود مالامال اگر نه نایژهء خون ز دیده بگشادی کمال اسماعیل.