ناهنجار
[هَ] (ص مرکب) بی راه (آنندراج) (ناظم الاطباء) نه به آئین (یادداشت مؤلف) بی قاعده برخلاف طریقهء معین (لغات فرهنگستان) نامناسب || درشت ناهموار (از ناظم الاطباء) خشن ناملایم ناخوار ناخار - رفتار ناهنجار؛ رفتار بی تناسب و ناملایم و ناپسند || خشن تربیت ناشده ناخراشیده نخراشیده و نتراشیده بدون ادب و ظرافت : در دل گفتم که مردی ناهنجار است که با دست ناشسته غذا میخورد (تذکره الاولیاء).