ناهد
[هِ] (ع ص) زن برآمده پستان (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغه) دختر نارپستان (برهان قاطع) (آنندراج) (جهانگیری) (ناظم الاطباء) کنیزک پستان از جای برخاسته (دهار) کنیزک که پستانش از جای برخاسته بود (مهذب الاسماء) دختری که پستانش نو برآمده باشد (غیاث اللغات) کاعب ناهده ج، نواهد || غلام مراهق (معجم متن اللغه) (آنندراج) ج، نهداء، نُهّاد، نواهد || برخیزندهء به سوی دشمن( 1) (ناظم الاطباء) ناهض (نشوء اللغه) ج، نُهّاد ] (|| اِ) اسد (معجم متن اللغه) (المنجد) شیر بیشه (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ( 1) - نهد لعدوه؛ صمد له و شرع فی قتاله، فهو ناهد ج، نهاد (معجم متن اللغه).