نانوشته
[نِ وِ تَ / تِ] (ن مف مرکب)غیرمکتوب به کتابت نیامده (|| ق مرکب) بدون آنکه نوشته شده باشد در حالی که مکتوب و نوشته نیست : این فصل خوش است لیکن از صفحهء گل بلبل همه نانوشته برمیخواندظهیر فاریابی عذرا که نانوشته بخواند حدیث عشق داند که آب دیدهء وامق رسالت است سعدی.