نان در انبان

معنی نان در انبان
[دَ اَمْ] (ص مرکب) مسافر عازم سفر آنکه به عزم سفر نان در انبان گذاشته و توشهء راه برداشته است : منهیان ربع مسکون ز آبروی عدل تو فتنه را پنجاه ساله نان در انبان یافتهانوری بخل و کین را نان در انبان یافته 1 کاتب بلخی - نان در انبان داشتن؛ توشهء راه فراهم داشتن و عازم سفر بودن - نان در انبان کسی نهادن؛ او را تهیهء اسباب سفر و تکلیف غربت کردن (آنندراج) او را روانه کردن عذرش را خواستن طردش کردن : نشستم تا همی خوانم نهادی روَم چون نان در انبانم نهادینظامی - نان در انبان گذاشتن یا نهادن؛ سامان سفر کردن مسافر شدن (آنندراج) کنایه از مسافرت کردن (برهان قاطع) سفر کردن مسافرت نمودن آمادهء سفر گشتن (ناظم الاطباء) - نان در انبان یافتن؛ موجود یافتن اسباب معاش (آنندراج) و رجوع به معنی نخستین شود.
اشتراک‌گذاری
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.