نامی خلجستانی
در عهد » : [یِ خَ لَ جِ] (اِخ)(میرزا) عبدالله، متخلص به نامی از شاعران قرن سیزدهم و معاصر با محمدشاه قاجار است هدایت آرد دولت خاقان مغفور محمدشاه به دارالخلافهء تهران آمده و در خدمت وزیر فاضل حاجی میرزا آقاسی ایروانی معروف گردیده به بعضی خدمات دیوان مکلف شد و در این وقت [ زمان تألیف مجمع الفصحاء ] نیز در سلک ارباب انشاء منسلک است و روزنامه 1) او راست: گرم به جور براند بفور )« نگاری ایام هفتهء دولت عِلّیّهء ایران محول به ایشان است خطی خوش و طبعی دلکش دارد بازآیم به آستین ز شکر دست کی کشد مگسی چو من به گمرهی افتاد از آن دهان و میان هوس به هیچ نبسته ست هیچ بلهوسی شب تاریکی و تنهائی و آسیب مغیلان پا به خاری نگذارم که بدل پا نگذارد یار من نیست بجز دیدهء خونبار که آن هم گهی اختر بفشاند گهی اختر بشمارد ( 1) - مجمع الفصحاء چ مصفا ج 6 ص 1084.