نامضبوط
[مَ] (ص مرکب) بند و بست ناشده ضبط ناشده پراکنده (ناظم الاطباء) بی تربیت بی سامان : چون این حرکات نامضبوط و این هذیانات نامربوط از وی ظاهر گشت، گمان بردم که جنون بر دل وی مستولی شده است (سندبادنامه ص 76 ||) سرکش گستاخ (ناظم الاطباء).