ناگدازنده
[گُ زَ دَ / دِ] (نف مرکب)ناگداز ناگدازا که آتش بر وی کار نکند و نگدازدش ناگداختنی : یکی یاقوت که از گوهرها قسمت آفتاب است و شاه گوهرهای ناگدازنده است و هنر وی آنک شعاع دارد و آتش بر وی کار نکند (نوروزنامه).