ناکب
[کِ] (ع ص) عدول کننده اعراض کننده أنکب (معجم متن اللغه) عدول کنندهء از راه و کناره گیرنده (ناظم الاطباء ||) میل کننده از جای خود به سوی دیگر (از اقرب الموارد) مایل( 1) : تا رایت نورانی شاهنشه انجم ناصب شود از مشرق و در مغرب ناکب سوزنی ( 1) - نکب عن الشی ء؛ مال الی الشی ء، و هو انکب و ناکب (معجم متن اللغه).