ناقف

معنی ناقف
[قِ] (ع ص) شکنندهء تار سر با نیزه یا عصا زنندهء بر تارک( 1) (آنندراج) آنکه سر را می شکند (ناظم الاطباء ||) کفانندهء حنظل و سوراخ کنندهء آن (از منتهی الارب)( 2) اسم فاعل از نقف است (اقرب الموارد) (معجم متن اللغه) رجوع به نقف شود 1) - نقف؛ شکستن تار سر یا سخت زدن بر آن با نیزه یا عصا زدن بر تارک (منتهی الارب) ( 2) - نقف الحنظل و نحوه؛ شقّه عن ) حبه، فهو ناقف و الحنظل نقیف و منقوف (المنجد).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.