نافه بوی
[فَ / فِ] (ص مرکب)خوشبوی معطر : بر عیش زدند ناف عالم اکنون که بهار نافه بوی استخاقانی || کنایه از گنده دهان است یعنی شخصی که دهان او بوی کند (برهان قاطع) کنایه از گنده دهن، چه بوی ذات نافه گند می باشد از جهت آنکه پوستی است متعفن (آنندراج) کنایه از گنده دهن (انجمن آرا) : هم نشینی که نافه بوی بود خوبتر زآنکه یافه گوی بودنظامی || کنایه از سخن چین (انجمن آرا) سخن چین و نمام را گویند (از برهان) نمام و سخن چین را گویند که سخنی را پراکنده کند چنانکه نافه بوی را پراکنده کند (از مؤید الفضلا).