نافع
[فِ] (ع ص) اسم فاعل است از نفع به معنی آن که معاونت می کند کسی را در وصول به خیر (از معجم متن اللغه ||) سوددهنده (السامی فی الاسامی) (مهذب الاسماء) سوددهنده سودبخش (مهذب الاسماء) سودمند مفید بافایده بکار (ناظم الاطباء) نفع دهنده سودرساننده (فرهنگ نظام) فایده بخش مقابل مضر و ضار و ضاری : لابد بودش عمری افزون ز همه شاهان از اول و از آخر از نافع و از ضاری منوچهری دولت ضایر بگاه صلح تو نافع شود دولت نافع بگاه خشم تو ضایر شود منوچهری و اوست نافع و ضار آفرینندهء حرکات و سکنات (کتاب النقض ص 444 ||) داروئی که بیماری را برطرف کند و نابود سازد (ناظم الاطباء): داروی نافع؛ دوای مفید و مؤثر و بهبودبخش و معالج || موافق خوب نیک (ناظم الاطباء) سازگار ملایم طبع و مزاج|| (اصطلاح علوم عقلی و حکمت) آنچه مطلوب بالغیر است نافع و آنچه مطلوب بالذات است خیر گویند (فرهنگ علوم عقلی ( ص 590 از شفای ابن سینا ج 2 ص 576.