نافرخی
[فَرْ رُ] (حامص مرکب) فرخی نداشتن نامبارکی نامیمونی نحوست شومی مقابل فرخی : که این اختران گرچه فرخ پی اند ز نافرخی نیز خالی نیندنظامی تا شاهباز بیضهء شاهی گرفته مرگ نافرخی به فر همای اندرآمدهخاقانی || بدبختی شوربختی : بیانی که باشد به حجت قوی ز نافرخی باشد ار نشنوینظامی.