ناشی
(از ع، ص) بی وقوف و اجنبی (السامی) (رشیدی)( 1) (انجمن آرا) (آنندراج) تازه کار و مبتدی (فرهنگ نظام) کم تجربت (السامی) بی تجربه تازه کار ناآزموده نکرده کار ناکرده کار غُمر ناآزموده کار بی مهارت نااستاد ناوارد به کاری غیرماهر : ختم است برغم چند ناشی بر خاقانی سخن تراشی خاقانی (از انجمن آرا) ( 1) - ظاهر عبارت رشیدی این است که کلمه فارسی است، ولی به نظر می رسد مأخوذ از ناشی ء (اسم فاعل از مصدر نشأ) باشد.