ناشغ
[شِ] (ع ص) اسم فاعل است از نشغ (اقرب الموارد) (المنجد) رجوع به نشغ شود || کسی که به سبب شوق یا افسوس نعره می زند و گریه در سینه می گرداند چندانکه بیهوش می شود (ناظم الاطباء)( 1) رجوع به تنشغ شود ج، نُشَّغ || الذی یجی ء بعد الجهد (معجم متن اللغه) (ذیل اقرب الموارد از تاج العروس ||) شاهق (معجم متن اللغه) بلند مرتفع ( 1) - نشغ الرجل؛ شهق حتی کاد یغشی علیه (المنجد) تنشغ فلان؛ شهق حتی کاد یغشی علیه (اقرب الموارد) تنشغ؛ نعره زدن و گریه در سینه گردانیدن چندانکه به بیهوشی نزدیک گردد و انما یفعل ذلک شوقاً أو اسفاً (منتهی الارب).