نازبالش
[لِ] (اِ مرکب) قسمی از متکای کوچک است (فرهنگ نظام) بالش سر (شمس اللغات) نازبالین نوعی از تکیه (آنندراج) بالش نرم متکای پهن و نرم بالش کوچکی که در زیر گوش گذارند (ناظم الاطباء) مرفقه مخده مصدغه وساده (از منتهی الارب) بالش خرد زیرگوشی نهال نهالی بالشتک بالشتو بالشچه : گه چوب آستان توام نازبالش است گه خاک بارگاه توام نازبستر است اثیرالدین اخسیکتی در خاک و خون کشیده مرا ترک زاده ای مژگان بنازبالش دل تکیه داده ای صائب (از آنندراج).