ناروان
[رَ] (ص مرکب) راکد ایستاده غیرجاری ساکن غیرمتحرک (ناظم الاطباء) : هر اشک ناروان روان گردد و هر رخساره ای خراشیده (ترجمهء تاریخ یمینی) - آب ناروان؛ ماء راکد || بازار کساد (ناظم الاطباء) غیر رایج (ناظم الاطباء) کاسد (محمودبن عمر) کسید (از منتهی الارب) بی رونق نارایج نارواج ناروا : کآنجا سر سبز بی زر سرخ چون سیم سیاه ناروان استانوری || بی جان بی روح جامد || پست فرومایه (ناظم الاطباء).
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول
