نادلپسند
[دِ پَ سَ] (ن مف مرکب) که پسند دل نباشد که دل آن را نپسندد نادلپذیر نامطبوع : سهی سرو ترا بالا بلند است ببالاتر شدن نادلپسند استنظامی جهان گرچه زیر کمند آمدش نکرد آنچه نادلپسند آمدشنظامی || نامقبول مطرود نکوهیده : بر آزادگان نادلپسندم گر این را ره دهم آن را ببندموصال رجوع به نادلپذیر شود.