نادری سمرقندی
[دِ یِ سَ مَ قَ] (اِخ)از شاعران قرن دهم است مردی خوش طبع و عاشق مزاج بود و به عشق دلبری نظام نام مراحل زندگی پیمود و قصیده ای که به نامش انشاء نمود مطلعش این است: من دلشکسته گویم صفت نظام نامی که نداشت بی وصالش دل ناتوان نظامی آخر از ناسازی دوران در وطن بجان آمد و در عهد همایون پادشاه به هندوستان آمده به رتبهء تقرب پادشاهی رسید( 1) در سال 966 ه ق در هندوستان وفات کرد( 2) از اشعار اوست: وه چه خرام است قد یار را بنده شوم آن قد و رفتار را * سر کویت که عمری بودم آنجا به عمر خود کجا آسودم آنجا؟ چه پرسی: نادری چونی در آن کو؟ گهی ناخوش گهی خشنودم آنجا * گرد 2) - ریحانه الادب ج ) یاقوت لب لعلت عجب خطی دمید هیچکس در دور یاقوت اینچنین خطی ندید ( 1) - صبح گلشن ص 490 4 ص 140 و قاموس الاعلام.