نابغه
[بِ غَ] (ع ص) مرد بزرگ شأن (منتهی الارب) (آنندراج) مرد بزرگ مرتبه (ناظم الاطباء) مرد عظیم الشان (المنجد) (معجم متن اللغه) (اقرب الموارد ||) مُجید فصیح (المنجد) شاعر غراء (آنندراج) شاعری که از شعر ارثی نداشته باشد و شعر نیکو گوید (ناظم الاطباء) آن که شعر نیکو گوید و پدران او شاعر نبوده اند شاعری خوشگوی که از خانوادهء شعرا نباشد (یادداشت مؤلف) ||کلمه ای که فصاحت آن آشکار است (اقرب الموارد) (المنجد ||) جَلد زیرک عاقل (زمخشری) داهیه ج، نَوابِغ.