میانه روی
[نَ / نِ رَ] (حامص مرکب)حالت میانه رو. اعتدال. قصد. اقتصاد. دوری از افراط و تفریط. (یادداشت مؤلف). اعتدال و اقتصاد و نه تفریط و افراط. میان روی و عدم اسراف. (ناظم الاطباء): اعتزام، میانه روی گزیدن در تک و رفتار و جز آن. استقصاد؛ میانه روی خواستن. (منتهی الارب). و رجوع به میانه رو شود.