مهراب

معنی مهراب
[مِ] (اِخ)(1) نام پادشاه کابل، جد مادری رستم، بدین توضیح که دختر وی رودابه از سیندخت، زن دستان زال بود و رستم از او بزاد :
من از دخت مهراب گریان شدم
چو بر آتش تیز بریان شدم.فردوسی.
تو را بویهء(2) دخت مهراب خاست
دلت را هُشِ سام زابل کجاست.فردوسی.
یکی پادشا بود مهراب نام
زبردست با گنج و گسترده کام.فردوسی.
(1) - کلمه را مرکب از مهر به معنی آفتاب و آب به معنی رونق دانسته و مجموع را آفتاب رونق یا آفتاب جلوه معنی کرده اند. اما برخی از مستشرقان جزء دوم کلمه را پسوندی می دانند، نه آب معادل ماء عربی.
(2) - ن ل: یوبهء.
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.