اسره
[اَ سِرْ رَ] (ع اِ) جِ سرّ. میانه های وادی. بهترین جای های وادی. (از منتهی الارب). || جِ سریر. تخت ها. اورنگها :
ناداهم صارخ من بعد ما قبروا
این الاسره و التیجان و الکلل.
|| جِ سرار. شکنهای کف دست و پیشانی. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء).
ناداهم صارخ من بعد ما قبروا
این الاسره و التیجان و الکلل.
|| جِ سرار. شکنهای کف دست و پیشانی. (منتهی الارب) (مؤید الفضلاء).