مهبل
[مَ بِ] (ع اِ) زهدان. (آنندراج) (ناظم الاطباء). جای بچه اندر شکم. (مهذب الاسماء). بچه دان. || دهان فرج زن. (غیاث اللغات) (آنندراج). دهانهء زهدان. جایی که نره در آن داخل می گردد. (ناظم الاطباء). راه نره در فرج زن. (آنندراج). در اصطلاح پزشکی، مجرایی است عضلانی، مخاطی و استوانه ای شکل که در پایین رحم قرار دارد و عضو جماعی زن می باشد(1) و ضمناً نوزاد که از رحم و سوراخ گردن رحم خارج می شود از مجرای مهبل و فرج خارج می گردد. مهبل بسیار قابل اتساع است و دایرهء فوقانیش گردن رحم را احاطه می کند به طوری که قسمتی از گردن رحم و سوراخ تحتانیش از درون مهبل مشاهده می شود. در فاصلهء بین مهبل و فرج در دخترها پرده ای به نام پردهء بکارت(2)موجود است. این پرده معمو در وسطش سوراخی دارد که به اشکال مختلف و بیشتر هلالی شکل است. پردهء بکارت در اولین مقاربت از بین می رود و مجرای مهبل و فرج یکی می شود و مجرای مهبل از قسمت جلو به مثانه و مجرای ادرار زن مجاور است و از عقب با رودهء مستقیم مربوط می باشد و در وضع ایستاده مسیر مجرای مهبل از بالا به پایین و از عقب به جلو است. طولش در حدود 9 سانتیمتر است و با سطح افقی زاویه ای 70 درجه می سازد. || جای فرودافتادن بچه از زمین. || سرین. (ناظم الاطباء). اِسْت. (اقرب الموارد). || فروافتادگی از سر کوه به سوی شعب. (ناظم الاطباء). فرودآینده(3) از سر کوه به طرف شعب. (آنندراج).
- مهبل الهواء؛ راهی که از سر کوه فرودمی آیند. (ناظم الاطباء).
.
(فرانسوی)
(1) - Vagin
(2) - Hymen. (3) - شاید فرودآیندگی بوده و غلط چاپی باشد.
- مهبل الهواء؛ راهی که از سر کوه فرودمی آیند. (ناظم الاطباء).
.
(فرانسوی)
(1) - Vagin
(2) - Hymen. (3) - شاید فرودآیندگی بوده و غلط چاپی باشد.