موزیک
(فرانسوی، اِ)(1) صنعتی که در آن آوازها را طوری ترکیب می کنند که خوش آیند گوش و سامعه باشد. (ناظم الاطباء). موزیک در اصل به سریانی، موسیقی است. (آنندراج). موسیقی. (یادداشت مؤلف). رجوع به موسیقی شود :عبرانیان ایام سلف عشق بسیاری نسبت به موزیک داشتند به حدی که آن را در عبادت دینی خود استعمال می کردند. (از قاموس کتاب مقدس).
- موزیک زدن؛ نواختن آلات موسیقی چون شیپور و سنج و قرنی و طبل و غیره باهم. نواختن موزیکان. (ناظم الاطباء). رجوع به موزیکان شود.
- موزیک عزا؛ آهنگی که دارندگان مجموعه ای از آلت موسیقی در مرگ بزرگان به نوای خاصی می نوازند. (از یادداشت مؤلف).
|| علم به صنعت ترکیب خوش آیند آوازها. (از ناظم الاطباء). در اصل به سریانی علم سرود است. (از آنندراج).
(1) - Musique.
- موزیک زدن؛ نواختن آلات موسیقی چون شیپور و سنج و قرنی و طبل و غیره باهم. نواختن موزیکان. (ناظم الاطباء). رجوع به موزیکان شود.
- موزیک عزا؛ آهنگی که دارندگان مجموعه ای از آلت موسیقی در مرگ بزرگان به نوای خاصی می نوازند. (از یادداشت مؤلف).
|| علم به صنعت ترکیب خوش آیند آوازها. (از ناظم الاطباء). در اصل به سریانی علم سرود است. (از آنندراج).
(1) - Musique.