مورخ
[مُ وَرْ رَ] (ع ص) مؤرخ. دارای تاریخ و تاریخ نوشته. (ناظم الاطباء). تاریخ دار. دارای تاریخ. که تاریخ آن نوشته شده باشد. تعیین زمان و هنگام شده و دارای تاریخ. (ناظم الاطباء): مورخ به تاریخ پنجم صفر 1320 ه . ق. (یادداشت مؤلف).
- مورخ به؛ از زمانِ. به تاریخِ: مورخ به چهارم شعبان 1351. (از یادداشت مؤلف).
- مورخ گشتن؛ تاریخ یافتن. بدان تاریخ مخصوص شدن. تاریخی و با تاریخ شدن :روزنامهء شاهی به تاریخ این پادشاه مورخ گشته است. (سندبادنامه ص9).
- مورخ به؛ از زمانِ. به تاریخِ: مورخ به چهارم شعبان 1351. (از یادداشت مؤلف).
- مورخ گشتن؛ تاریخ یافتن. بدان تاریخ مخصوص شدن. تاریخی و با تاریخ شدن :روزنامهء شاهی به تاریخ این پادشاه مورخ گشته است. (سندبادنامه ص9).