موجب
[جَ] (ع ص) ایجاب کرده شده. لازم آمده. لازم گردانیده شده و مقررکرده شده. || مثبت. ضد منفی. (ناظم الاطباء)؛ استثناء در کلام تام موجب. || (اصطلاح فلسفی) به معنی ضد مختار است. (از فرهنگ اصطلاحات فلسفی سیدجعفر سجادی).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.