منافست
[مُ فَ / فِ سَ] (از ع، اِمص)منافسه. منافسه : به مباهات و منافست مشغول شود. (کیمیای سعادت چ احمد آرام ص750). او را غبطتی و منافستی حاصل آید. (تاریخ بیهق ص16). از سر منافست و محاسدت به ابوالقاسم سیمجور... در آن مصاف جدی ننمود. (ترجمهء تاریخ یمینی چ1 تهران ص224). بر کریمهء برو احسان به منافست برخاست. (ترجمهء تاریخ یمینی ایضاً ص449). هرکه به مقاومت و منافست ایشان برخیزد... (اخلاق ناصری). رجوع به منافسه و منافسه شود.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول