ممهور
[مَ] (ع ص)(1) مهرشده و امضاشده. (ناظم الاطباء). مختوم. مهربرنهاده. (یادداشت مرحوم دهخدا).
(1) - ممهور اسم مفعول از مُهْر فارسی. از اغلاط مشهور است، ولی بواسطهء شهرت دوران در زبان خاص و عام استعمال آن گویا ابداً عیبی نداشته باشد. (قزوینی بیست مقاله ج 1 ص 72). در محیط المحیط و اقرب الموارد آمده است: مُهر به معنی خاتم فارسی است و مولدین از آن فعل بنا کنند و گویند: مهر الکتاب؛ ای ختمه بالمهر.
(1) - ممهور اسم مفعول از مُهْر فارسی. از اغلاط مشهور است، ولی بواسطهء شهرت دوران در زبان خاص و عام استعمال آن گویا ابداً عیبی نداشته باشد. (قزوینی بیست مقاله ج 1 ص 72). در محیط المحیط و اقرب الموارد آمده است: مُهر به معنی خاتم فارسی است و مولدین از آن فعل بنا کنند و گویند: مهر الکتاب؛ ای ختمه بالمهر.
درگاه به پرداخت ملت برای ووکامرس
اتصال فروشگاه شما به شبکه به پرداخت ملت برای پرداخت آنلاین سریع و مطمئن با تمامی کارتهای عضو شتاب
مشاهده جزئیات محصول