ممل
[مُ مِل ل] (ع ص) ملول کننده. (غیاث اللغات) (آنندراج). رنج آور و بستوه آورنده. (ناظم الاطباء). ملال آور. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- اطناب ممل؛ تطویل کلام چنانکه ملال آورد. مقابل ایجاز مخل. ایجاز مخل و اطناب ممل از بلاغت نیست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| بستوه آمده و مانده شده. (ناظم الاطباء).
- اطناب ممل؛ تطویل کلام چنانکه ملال آورد. مقابل ایجاز مخل. ایجاز مخل و اطناب ممل از بلاغت نیست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| بستوه آمده و مانده شده. (ناظم الاطباء).