مله
[مَلْ لَ] (ع اِ) خاکستر گرم. ریگ گرم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مَلّه. رجوع به مله شود.
- نان مله؛ خبزالمله : و بفرمود تا به پیش خربنداد نان مله که به شیر سرشته بودند و... آوردند. (تاریخ قم ص247). و رجوع به ترکیب خبزالمله، ذیل ملّه شود.
- نان مله؛ خبزالمله : و بفرمود تا به پیش خربنداد نان مله که به شیر سرشته بودند و... آوردند. (تاریخ قم ص247). و رجوع به ترکیب خبزالمله، ذیل ملّه شود.