ملقی
[مُ قا] (ع اِ) جایی که در آن چیزی می افکنند. (ناظم الاطباء): هذا ملقی الکناسات؛ یعنی محل ریختن زباله است. و فناؤه ملقی الرحال؛ یعنی آستانهء وی محل افکندن بار و بنه هاست و کنایه است از اینکه او بسیارمیهمان است. (از اقرب الموارد). || (ص) افتاده از تب. (ناظم الاطباء).