مکمل

معنی مکمل
[مُ کَمْ مَ] (ع ص) تمام و کامل گردانیده شده. (غیاث) (آنندراج). تمام گشته و نیکوشده و کاملتر و نیکوتر. (ناظم الاطباء). تام. تمام. کامل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اگر فرض کنیم که یک هزار مرد سلاح مکمل در صحرایی جمع کنند، به بلندی کوهی باشد و در صد انبار نگنجد. (تاریخ غازان ص315).
- مکمل گردانیدن؛ کامل کردن. تمام کردن :نعمت و ثروت و دستگاه او باری عز اسمه تمام و مکمل گرداناد. (تاریخ قم ص4). بر سبیل رسم و عادت در شیوهء نظم و نثر مجلدات در سلک انشا کشید و منشآت مکمل و مرتب گردانید. (حبیب السیر چ خیام ج1 ص4).
|| (اصطلاح فتیان) آن کس باشد که او را سراویل یا سلاح داده باشند. (نفایس الفنون).
اشتراک‌گذاری
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.