مکلل
[مُ کَلْ لِ / لَ](1) (ع ص) رجل مکلل؛ مرد کوشا و جدکننده در کار. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد کوشنده. جهدکننده در کار و ساعی و زحمت کش. (ناظم الاطباء). جمل مکلل؛ شتر نر کوشا. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
(1) - ضبط دوم از محیط المحیط و اقرب الموارد است.
(1) - ضبط دوم از محیط المحیط و اقرب الموارد است.