مکرمه
[مُ کَرْ رَ مَ / مِ] (ع ص) مکرمه. بزرگوار. گرامی. گرامی داشته : بنات مکرمه و زوجات مطهرهء شاه جنت مکان و سایر خدمهء حرم به شرف پای بوسی مشرف شدند. (عالم آرای عباسی). و رجوع به مُکَرَّم و مکرمه شود.
- اخلاق مکرمه؛ خوی پسندیده. سیرت مرضیه : جملگی اشراف ملوک و اصناف آفرینش را شاگردی دبیرستان اخلاق مکرمهء خدایگانی نصره الله تعالی باید کرد. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص316).
- اخلاق مکرمه؛ خوی پسندیده. سیرت مرضیه : جملگی اشراف ملوک و اصناف آفرینش را شاگردی دبیرستان اخلاق مکرمهء خدایگانی نصره الله تعالی باید کرد. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص316).