مقرض
[مُ قَرْ رَ] (از ع، ص) به مقراض خردکرده. خردکرده. ریزریز کرده : بهمن سفید دارچینی، گشنیز خشک طباشیر، پوست نارنج و ترنج، ابریشم مقرض... بسرشند. (تحفهء حکیم مؤمن ذیل مفرح جالینوس). هلیلهء کابلی، ابریشم مقرض، صندل سفید... بسرشند. (تحفهء حکیم مؤمن ذیل مفرح اعظم). و رجوع به تحفهء حکیم مؤمن ذیل ابریشم شود.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.