مقبوح
[مَ] (ع ص) برگشته از خیر و دور از آن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). دور داشته شده از خیر. (غیاث) (آنندراج) (از اقرب الموارد). زشت. ملعون : و أَتبعناهم فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیمه هم من المقبوحین. (قرآن 28/42). || یک سو کرده شده. (ناظم الاطباء).