مقاطع
[مُ طِ] (ع ص) قطع کننده. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || چیزی را به اجاره گیرنده. (غیاث) (آنندراج). چیزی را به اجاره گیرنده و مقاطعه کننده. (ناظم الاطباء). مقاطعه کار. پیمانکار. که مقاطعه کند : میرزا علی خان امین الدوله را که از جانب دولت ابد آیت مباشر ترویج این سَبُک(1) و مقاطع عمل این شغل معظم است.... (المآثر و الاَثار ص95).
(1) - پَست.
(1) - پَست.