مغیث
[مُ] (ع ص) فریادرسنده. (مهذب الاسماء). فریادرس. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء). صارِخ. صَریخ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
شارب خمر است و سالوس و خبیث
مر مریدان را کجا باشد مغیث.
مولوی (مثنوی چ خاور ص129).
|| (اِ) نام معجونی که آن را معجون ابی مسلم نامند و آن مُسکّن همهء دردهاست. (از بحر الجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
شارب خمر است و سالوس و خبیث
مر مریدان را کجا باشد مغیث.
مولوی (مثنوی چ خاور ص129).
|| (اِ) نام معجونی که آن را معجون ابی مسلم نامند و آن مُسکّن همهء دردهاست. (از بحر الجواهر، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).